از روزي که صدايت در وجودم طنين انداز شد،
شتاب تپيدن قلبم ، رو به فزوني يافت...
امروز ثانيه هاي عمرم نيز، نام تو را فرياد مي زنند و من در اوج عشق خود را در پستوي زمان تنها حس نميکنم ...
دستانم تشنه دستان تو، شانه هايم تکيه گاه خستگي هايت...
به پاکي چشمانت قسم تا ابد با تو مي مانم... بي آنکه دغدغه فردا را داشته باشم... چون مي دانم فردا بيش از امروز دوستت خواهم داشت...
در شب زيباي ميلادت تمام وجودم را که قلبي ست کوچک در قالب قابي از نگاه تقديم چشمان زيبايت مي کنم...
و با بوسه اي عاشقانه تولدت را تبريک مي گويم...
آغاز بودنت مبارک...
اي بهترين ... چه خوب شد كه به دنيا آمدي و چه خوبتر شد كه دنياي من شدي...
پس براي من بمان و بدان كه تو تنها بهانه براي بودني...
تمام دقايق مانده از عمرم به همراه زيبا ترين بوسه هاي عاشقانه هديه اي براي روز تولد تو ست ...
تمام لحظه هاي عمرم بدرقه نفس کشيدن توست ...
و بارها ، گفته ام ، برايم از همه فرشته هاي آسماني و بهشتي نيز برتر و والاتري...
هنوز هم همان ساحل آرام وجود هستي که موج غمهاي بي امانم ، سر بر شانه هاي سکوي نگاه مهربانت مي سايد...
و هنوز هم شيرين تر از بوسه هاي آن مادر خوبي که ، لبهاي زخمي ام را هر لحظه نوازش مي دهي ...
به دنبال کوچکترين فرصت بودم تا بزرگترين تبريک را نثار قلب مهربانت کنم ...
تمام وجودم را در قلبم...
قلبم را در چشمانم...
چشمانم را در زبانم خلاصه مي کنم...
و با زبان قاصرم ، شکفتن گل زيباي وجودت را تبريک مي گويم...
روز ميلاد تو، روز صدور شناسنامه عشق من است...
عشق من...
به خاطر همه آرامشي که از بودن در کنار تو دارم ، خدا را شکر مي گويم ...
به پاس تمام خوبيهايت، بهترينها را برايت آرزو مي کنم...
وجود تو هديه گرانبهايي بود که خداوند من را لايق آن دانست...
و هديه من به تو ، قلب عاشقي است که فقط براي تو مي تپد...
عاشقانه و صادقانه دوستت دارم...
تمام دارايي من قلبي است که در سينه دارم و براي تو مي تپد ...آن را هم به تو تقديم مي کنم...
برچسب : ساحل ارام من, نویسنده : 8golkhari3 بازدید : 90